جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
دکتر سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی

حوزه/ هاشمی گلپایگانی با اشاره به رسالت خطیر حوزه های علمیه در تامین نیازهای نظام جمهوری اسلامی، بر نشر و ترویج اندیشه و آثار شهید مطهری در جامعه تاکید کرد و گفت: ضرورت پرداختن به آثار ایشان، از اوجب واجبات فرهنگی جامعه است.

خبرگزاری «حوزه» -  تهران/ دکتر سید محمد صالح هاشمی گلپایگانی، متولد سال ۱۳۴۶ در تهران است.

وی در دانشگاه امام صادق(ع) و در رشته فلسفه و کلام مشغول به تحصیل شد و مدرک دوره کارشناسی ارشد خود را از این دانشگاه دریافت نمود و بعد از اتمام دوره دکتری، به عضویت هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) درآمد. بعد از مدتی با حکم حضرت آیت الله مهدوی کنی(ره)، واحد گزینش دانشگاه امام صادق(ع) را راه اندازی کرد و خود مسئولیت آن را تا سال ۸۹ عهده دار بود.

سید صالح هاشمی گلپایگانی به صورت رسمی و از سال ۱۳۷۸ مسئولیت تهیه «طرح مطالعاتی آثار استاد شهید مطهری» را به عهده گرفت و هم اکنون نیز مسئول طرح «بینش مطهر» در سراسر کشور است.

گفتگوی خبرنگار خبرگزاری «حوزه» با دکتر هاشمی گلپایگانی را در ادامه می خوانید:

همانطور که می دانید مبانی فکری انقلاب اسلامی توسط شهدایی همچون استاد مطهری پی ریزی شده و بر همگان روشن است که شهید مطهری، خود سند حقانیت حوزه های علمیه است ولی با این وجود شهید مطهری بر مسئله تحول در حوزه علمیه تاکید بسیاری داشت. چنان که در کتاب «پیرامون انقلاب اسلامی» حوزه را ضامن استمرار انقلاب اسلامی می شمارد و در این‌باره می‌نویسد «در آینده، این انقلاب نیاز زیادی به روحانیت دارد به شرط آن که روحانیت وظایف خودش را در آینده انقلاب خوب درک کند». شما به عنوان فردی که سال های طولانی است در نشر و گسترش آثار شهید مطهری فعال هستید، ارزیابی تان از برآورده شدن نظر استاد نسبت به تحول در حوزه های علمیه چیست؟

 سؤال شما از جهاتی مهم و دارای ابعاد و قسمت های مختلفی است. بنده در اینجا مختصری به این مسئله اشاره می کنم. ابتداء لازم می دانم درباره نقش و جایگاه حوزه های علمیه در شرایط کنونی کشور اشاره ای داشته باشم. به نظرم هم اکنون وقت آن رسیده تا نظریات شهید مطهری را درباره رسالت و جایگاه حوزه های علمیه تبیین و منتشر کنیم هر چند که ممکن است تبعاتی به دنبال داشته باشد.

 آن طور که بنده از نظریات ایشان متوجه شده ام، شهید مطهری نظام آموزشی فعلی حوزه را متعلق به چند صد سال پیش می داند، و معتقد است نه تنها نظام آموزشی و ساختاری حوزه، بلکه نظام مرجعیت حوزه نیز باید تغییر کند. یعنی چه؟ شهید می گوید علم پیشرفت کرده است و دانش های روز توانسته بخشی از نیازهای جامعه را پاسخ بدهد.

خب! آیا امکان دارد در عصر حاضر یک نفر  در تمام علوم اعلم باشد؟ یعنی در فقه الإداره اعلم باشد، در فقه الإقتصاد و مسائل بانکداری و ربا اعلم باشد، در مسئله حج، امور مربوط به خانواده و زن و خلاصه در همه موارد و موضوعاتی که در جامعه امروزی مطرح است، اعلم باشد؟ یعنی نه تنها عالم باشد بلکه متخصص ترین افراد در آن علم باشد.

آیا امکان چنین چیزی وجود دارد؟ بله! در دویست سال پیش در یک شهری یا سرزمینی یک حکیم یا عالمی بود که هم علم طب، هم علم فقه و برخی دیگر از علوم را می دانست و نیاز مردم مردم را در همان جنبه ی بسیط جواب می داد، اما امروز با توجه به شرایط جهان یک فرد نمی تواند در همه علوم عالم و یا مختصص باشد.

تنها راه حل این است که حوزه علمیه باید مراجع تقلیدی را به جامعه معرفی کند که در یک یا چند موضوع تخصصی اعلم باشند و همچون پزشک عمومی؛ در موضوعات عمومی که یک دوره اجتهادی فقه را می داند، نیازهای جامعه را پاسخ دهد.

آیا از نظر حوزه علمیه هم اکنون یک مرجع تقلید هنر و رسانه مورد نیاز جامعه نیست؟ یک مرجع تقلید بانکداری نیاز نداریم؟

با توجه به نظر شهیدمطهری درباره نظام فعلی حوزه های علمیه، به نظر می رسد نظرات و آرای شهید مطهری همچنان به روز و فراتر از روز است. بنابراین در یک جامعه اسلامی که ولی فقیه در رأس نظام قرار دارد، بازوهای تخصصی ولی فقیه، مراجع تقلیدی هستند که هر کدام در امری تخصص داشته و در آن موضوع صاحب رأی و اندیشه هستند.

امروزه عنوان می شود توانستیم دانشگاه اسلامی تاسیس و راه اندازی کنیم در حالی که رهبر معظم انقلاب می فرمایند «دانشگاه اسلامی آن است که نیازهای جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی را برآورده کند». با این تعریف؛ حوزه علمیه باید بتواند نیازهای روز جامعه و نظام اسلامی را تامین کند و اگر حوزه نتواند این نیازها را تأمین کند، آن حوزه اسلامی نیست ولو اینکه دروس اسلامی و علوم دینی در آن تحصیل شود.

خیلی قابل تامل است که در حوزه علمیه همان دروسی تحصیل می شود که قبل از انقلاب هم تدریس و خوانده می شد. خب! یعنی با وقوع انقلاب اسلامی، آیا حوزه های علمیه نباید خود را متناسب با نیازهای انقلاب به روز کنند! اگر کتب شیخ انصاری و مرحوم آخوند را از حوزه بگیرند! چه متن و محتوایی در حوزه های علمیه داریم که بتواند نیازهای انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی و جهان اسلام را پاسخگو باشد؟

                             

با انتقاداتی که به نظام آموزشی حوزه داشتید، ولی اشاره ای به نقش اثرگذار طلاب در فرآیند ایجاد تحول در حوزه های علمیه نکردید با این که طلاب یکی از ارکان اصلی حوزه علمیه محسوب می شوند.

 با اینکه طلاب بسیار زیادی در مدارس علمیه مشغول به تحصیل هستند، ولی طلبه ها مطالبه گران خوبی نیستند! برعکس در دانشگاه­ها، می بینیم که دانشجویان در بسیاری از مسائل مرتبط با انقلاب اسلامی فعال هستند و مطالبات جدی از مسئولان دارند، ولی به نظر می رسد طلبه ها خیلی آرام هستند و مطالبه گری جدی و قوی از مسئولان ندارند، در حالی که می توانند با یک برنامه ریزی منظم و با راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی؛ مدیریت حوزه علمیه و دیگر مدیران و دولتمردان را دعوت کنند، پرسش کنند و مطالبات مردم و انقلاب اسلامی را به طور جدی پیگیری کنند.

به نظر می رسد، برای تحقق تحول در حوزه، طلبه ها باید قوی تر عمل کنند. علاوه بر این، مسئله دیگر در رابطه با طلاب این است که بعد از گذشت مدت زمانی از ورود به حوزه، به وضع موجود نظام فعلی حوزه عادت می کنند، و خودشان ترمز می­شوند و آن حالت مطالبه گری که در ابتدای ورود به حوزه داشتند، رو به کندی می گراید.

 اخیراً برخی عنوان می کنند حوزه های علمیه نباید در امور حکومتی و انقلاب اسلامی ورود کند، به نظر شما نهادینه شدن این نگاه که قطعاً باطل بودن آن روشن و مغایر با مبانی دین اسلام است، چه تاثیری در روند اثرگزاری حوزه علمیه در جامعه خواهد داشت؟

 به نظر می رسد یکی دیگر از مسائلی که شاید مانع از تحقق تحول در حوزه علمیه به نفع جامعه و انقلاب اسلامی می شود، این است که متاسفانه برخی حساب نظام جمهوری اسلامی را از حساب حوزه و دین جدا می دانند و می گویند ما متکفل قال الباقر و قال الصادق(علیهماالسلام) هستیم و متکفل نظام جمهوری اسلامی نیستیم! یا می گویند ما می خواهیم هیئت امام حسین(ع) را حفظ کنیم و کاری به انقلاب اسلامی یا نظام سلطه و ترامپ و آمریکا و غیرذالک نداریم!! و لذا می گویند باید مباحث حوزه را از مسائل سیاست و انقلاب جدا کنید و مهمترین مسئله هم برایشان این است که کسی در سیستم حوزه دخالت نکند.

خب! ما هم معتقدیم کسی نباید از بیرون چیزی را به حوزه تحمیل کند یا بخواهد در امور حوزه علمیه دخالت کند، اما چرا خود افراد و متولیان حوزه در امور آن دخالت نمی کنند و حوزه را متناسب با نیازهای روز جهان و جامعه اسلامی پیش نبرند؟

نکته مهم این که؛ مطالبه گری عاقلانه نسبت به تحول در حوزه باید جدی و با ظرافت خاص خود باشد، و نباید بهانه دست دشمنان داد، زیرا همه ما می دانیم که دشمنان انقلاب اسلامی در پی خشکاندن ریشه دین و حوزه های علمیه هستند، اما این آسیب می تواند از طریق دیگر متوجه دین و حوزه شود یعنی اگر حوزه به روز نباشد، به مرگ تدریجی نزدیک شده و بنا به تعبیر مقام معظم رهبری در جامعه منزوی خواهد شد.

شهید مطهری معتقد بودند حوزه های ما دانشگاه اسلامی بودند، ولی الان حوزه های علمیه جایگاه خود را به دانشکده فقه و اصول تقلیل داده اند یعنی از یک دانشگاه سراسری بزرگ تقلیل پیدا کرده است به دانشکده فقه و اصول، و این حرف بسیاری از بزرگان حوزه در نقد حوزه علمیه است.

این مطلب را همین جا برای طلاب عزیز عرض کنم؛ ما خدمت مقام معظم رهبری که رسیدیم، ایشان فرمودند بنده به طلبه ها گفته ام که اگر فقط آثار شهید مطهری را مطالعه کنند به یک سطح بالایی از معارف اسلامی می رسند.

رهبر معظم انقلاب معتقدند شاخص و تراز روحانی بودن، آثار شهید مطهری است. حال با این توصیفات چرا طلاب از این آثار گرانقدر غفلت می کنند؟

 

                               

 

 یکی از ویژگی های مهم حوزه علمیه به ویژه حوزه علمیه تهران حضور علمای حکمی و فلسفی بود به طوری که در روزگاری نه چندان دور حوزه علمیه تهران نقش مهمی در تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه ایفا می کرد. حضرتعالی جایگاه حکمت و فلسفه را در حوزه انقلابی چگونه ارزیابی می کنید؟

 علامه طباطبایی(ره) می گویند وقتی متون و محتوای دورس حوزه علمیه را بررسی کردم متوجه شدم سه مطلب مهم نادیده گرفته شده است. اول؛ قرآن زیرا مهجوریت قرآن در حوزه های علمیه مشهود بود. الان هم همین گونه است و قرآن در رأس حوزه نیست. دوم؛ اصول عقاید که شامل فلسفه و حکمت است. و سوم؛ اخلاق.

خب همانطور که می دانید؛ علم حکمت و فلسفه شاخه ی فقه اکبر است و نگاهش به کل عالم و جهان است یعنی وجود شناسی و هستی شناسی. به عبارت دیگر؛ این علم به تفسیر عالم می پردازد یعنی در این تفسیر به موضوع انسان شناسی و غایت انسان و غایت کل خلقت پرداخته می­شود و بیان می شود که خداوند برای این انسان و این جهان چه دستورات دینی و فقهی صادر کرده است. خب! اگر ما به این مسائل توجه نکنیم، قطعاً برای جامعه ما گرفتاری به وجود می آورد و به نظرم غفلت از این مسئله جامعه ما را گرفتار کرده است.

امروز مهمترین مشکل کشور ما این است که آدم هایی که برای مدیریت کشور آن شرایط نظام را داشته باشند یا نداریم یا کم داریم و مهمترین هدف ما در طرح بینش مطهر، آدم سازی است. بنابر این بر اساس بیان مقام معظم رهبری، مشکلات کشور بیشتر و عمدتاً داخلی است و باید از داخل نسبت به تامین نیازهای نظام اقدام کنیم، ولی متاسفانه برخی افراد که عُرضه و برنامه ای برای مدیریت کشور ندارند، چشم به دست بیگانگان دوخته اند و در نتیجه شجاعت ایجاد تحول را ندارند و این بر مشکلات کشور افزوده است.

 اشاره داشتید که عدم توجه به موضوع انسان شناسی و غفلت از غایت خلقت، مشکلاتی را برای جامعه ایجاد می کند، لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید.

 شهید مطهری معتقدند هر فتنه و بلایی به جامعه اسلامی نازل شود محصول دو عامل است: اول؛ نفاق خواص. دوم؛ جهل عوام. وقتی این دو عامل دست به دست هم می دهند کمر جامعه اسلامی را می شکند و کربلا محصول این دو عامل بود. و فتنه سقیفه و فتنه 88 هم محصول همین عوامل یعنی نفاق خواص و جهل عوام بود.

راهکاری که شهید مطهری برای دفع این فتنه ارائه می دهد، از بین بردن جهل مردم است. بنابر این همه تلاش ما در مرکز مطالعات بینش مطهر نیز همین است یعنی هدف این است که سطح آگاهی، فهم و بصیرت افراد جامعه را بالا ببریم و لذا برای تحقق این هدف باید از فکر شروع شود یعنی باید یک نظام فکری برتر و مشترک ایجاد کنیم و این فکر مشترک و برتر برگرفته از فکر و اندیشه امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و استاد شهید مطهری است.

 جنابعالی به اهداف مرکز مطالعات تربیت اسلامی و طرح بینش مطهر اشاره کردید، لطفا درباره این طرح و تفاهم نامه هایی که اخیراً در این راستا با مراکز فرهنگی انجام شده است، توضیح دهید.

 تفاهم نامه های ما با مجموعه های مختلف دینی و فرهنگی از جمله تفاهم نامه با معاونت تهذیب حوزه های علمیه و دانشگاه فرهنگیان بیشتر با هدف تشکیل شبکه فکری مشترک بر مبنای اندیشه شهیدمطهری است. یعنی یک نفر در آموزش و پرورش یا ارتش بعد از گذراندن دوره های بینش مطهر بتواند در مسجد محل خود یا در جمع فامیل و خویشاوندان خود با تشکیل حلقه های فکری و معرفتی، همین دروس را به افراد جامعه درس بدهد و اندیشه و فکر شهید را برای آنان تبیین کند.

متاسفانه هم اکنون یکی از بزرگترین مشکلات ما در ورود به مسائل فرهنگی، بحث تعدد مراکز فرهنگی است که هر کدام سبک و سیره خاص خود را دارند و موازی کاری هایی که در این بخش صورت می گیرد موجب می شود تا کارهای فاخر فرهنگی و فعالیت های علمی دیگران نیز ضایع شود. این مشکل نیز باید به طریقی حل شود تا از موازی کاری ها اجتناب شود.

استاد مطهری می فرمایند اگر می­ خواهید انقلاب فرهنگی درست کنید باید نظام فکری درست کنید. فرهنگ را بر اساس فکر مشترک بسازید و امروز مشکل ما این است که یک نظام فکری در حاکمیت نداریم حتی در بین افراد متدین. حال منظور از نظام فکری مشترک یعنی فکری که بین بنده و شما اتحاد ایجاد کند، و فکر مشترک منجر به ایجاد هویت مشترک خواهد شد. و امضای تفاهم نامه با مراکز مختلف به همین منظور انجام می شود.

 

                          

 

 با توجه به این که طرح بینش مطهر اهداف کلان و مهمی را پیگیری می کند، به طور مختصر ضرورت مطالعه آثار شهید مطهری(ره) را برای طلاب و دانشجویان عصر انقلاب اسلامی تبیین کنید.

 با توجه به اهمیت آثار شهید مطهری از یک سو و نیاز مبرم جامعه اسلامی به اندیشه های اسلامی از سوی دیگر، ضرورت پرداختن به آثار ایشان، از اوجب واجبات فرهنگی جامعه است. به گونه ای که مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند «راه گسترش و پیشرفت و شکوفایی فرهنگی جامعه بر مبنای آثار شهید مطهری است».

بنا بر این؛ اگر دریافتیم که آثار شهید مطهری، خالق نظام فکری منسجم از معارف دینی است، و اگر آثار شهید را به روز و کارآمد دانستیم که پاسخگوی نیازها و پرسش های جامعه امروز و فردای ما باشد، و اگر در آثار شهید مطهری، ایمان و تعبد را در عین عقلانیت، توأمان دیدیم، و اگر استقلال فکری، تجلی شجاعت علمی و ایمان و حماسه دینداری، در صحنه عمل و نظر، از آثار شهید مطهری هویدا شد، و اگر مبنای فکری انقلاب و پایه گذار عقیدتی نظام جمهوری اسلامی را تفکرات شهید مطهری دانستیم و لاغیر، و اگر تنها راه نجات و پیشرفت جامعه اسلامی را غنای اندیشه عموم مردم و به هم ریختگی و اضمحلال جبهه متحد جهل، نفاق، غرب زدگی و تحجر را از ثمرات آثار علمی قهرمان این عرصه یافتیم؛ پس بر ما فرض و واجب است که به صورت جدی و نظام مند در این اندیشکده دانش دینی، زانوی تلمّذ زده و خویشتن را به شاگردی مکتب آثار شهید مطهری مفتخر نماییم.

در جایی که ولیّ معظم فقیه، خود را شاگرد آثار شهید مطهری می خواند، دیگر چه جای تأمل و درنگ است که در کسوت شاگردی اندیشه های استاد درنیامد و در این وادی گام ننهاد. ولیّ معظم فقیه تصریح دارند که: « من خودم را شاگرد آقای مطهری می دانم. به ایشان گفتم؛ من شاگرد شما هستم. ایشان تعجب کرد و گفت؛ شما پیش بنده درس نخوانده اید! حقیقتاً هم بنده پیش استاد مطهری درس نخوانده ام، اما یکی از عناصری که بنیه فکر اسلامی من را پایه گذاری کرده است، سخنرانی های آقای مطهری است».

خلاصه این که؛ آثار شهید مطهری(ره) در پی تربیت متعبدان عاقل و عاقلان متعبد است. او معتقد بود: « در تعلیم و تربیت باید به متعلم روح علمی داد؛ یعنی نباید توجه فقط به این باشد که او دانا بشود، بلکه همچنین باید کاری کرد که روح حقیقت جویی و عاری از بیماری هایی که انسان را از حالت حقیقت جویی منحرف می کند یعنی تعصب ها، جمودها، غرورها و تکبرها در او پدید آید. اینها را باید دور کرد تا متعلم با روح علمی بار بیاید».

 به عنوان سوال پایانی؛ از جزئیات تفاهم نامه با حوزه های علمیه در راستای اجرای طرح بینش مطهر بیشتر توضیح دهید.

 طی تفاهم نامه ای که با معاونت تهذیب حوزه های علمیه داشتیم، مقرر شد در اولین گام همکاری از تیرماه سال جاری جمعی از طلاب حوزه های علمیه با حضور در اردوی مشهد مقدس به مدت یکماه در دوره علمی بینش مطهر شرکت کنند. طلابی که این دوره یک ماهه را با موفقیت بگذرانند از ظرفیت های علمی آنان در راستای توسعه طرح بینش مطهر استفاده خواهد شد.

همچنین در دیدار با حجت الاسلام والمسلمین بهجت پور مدیر حوزه علمیه خواهران کشور بر همکاری دو جانبه تاکید شد. ایشان تاکید داشت؛ سیاست حوزه علمیه خواهران در مدارس علمیه مدرسه محوری است و هر مدرسه علمیه ای که طرح بینش مطهر را پیگیری و اجرا کند، مدیریت حوزه علمیه خواهران به طور کامل از این مدارس حمایت خواهد کرد و این طرح را جزو واحدهای درسی امور فرهنگی مدارس علمیه قرار خواهد داد.

گفت و گو: مهدی زارعی

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • حقیقی IR ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۳
    0 0
    بنده از محضر اقای دکتر در سلسله جلسات بینش مطهر کسب فیض نموده ام. امیدوارم ایشان پایه گذار تحولات در حوزه علمیه باشند و اینکه حوزه در زمینه هر علمی تخصصی شود مثلا طب، اقتصاد، مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی و ...حوزه علمیه امروز پاسخگوی بسیاری از شبهات نیست. این امر ارتباط بیشتر حوزه و دانشکاه را می طلبد. یعنی فارغ التحصیلان رشته مختلف دانشگاهی پس از اتمام تحصیلات وارد حوزه علمیه شده و در زمینه رشته تخصصی خود به تحقیق بپردازند . بطور مثال بنظر من در حوزه معاد شناسی ضروری است یک فرد با تحصیلات علوم زیستی و بیولوژیک ورود پیدا کند وگرنه به بن بست می خورد یا در حوزه بحث مبهم بانکداری اسلامی و ربا ،فردی با تخصص علم اقتصاد و یا در حوزه رساله نویسی در مبحث سن تکلیف، حتما یک پزشک متخصص باید ورود کند.
  • ر IR ۰۶:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۱
    0 0
    باسلام اینجانب حوزوی هستم و از خواندن مصاحبه آقای هاشمی تعجب کردم. تنها چیزی که میتوانم به ایشان عرض کنم این است که نباید در مسائلی اظهار نظر کنند که آن را نمی‌شناسند. یک فقیه،به خاطر تسلط بر مبانی فقاهت، در همه ابواب فقهی و مسائل قدیم و جدید، قدرت بر استنباط احکام شرعیه را دارد و اساسا به همین دلیل به او فقیه میگویند. چنین کسی وقتی در مورد بانکداری و یا مسائل مربوط به تجارت از او استفتاء می شود پاسخگوست و زمانی که از مسائل مستحدثه در روابط بین الملل مورد سؤال قرار میگیرد باز هم پاسخگوست و همینطور سایر موارد. چرا؟ عرض کردم. به دلیل آنکه اجتهاد مطلق یعنی قدرت استنباط بر احکام شرعی در همه ابواب فقهی. البته یک نوع اجتهاد هم داریم به نام متجزی و آن قدرت استنباط در یک باب و از ابواب فقه است. به هر حال تاختن ایشان به حوزه های علمیه آن هم بدون تسلط بر جوانب و حواشی مسأله، موجب میشود که این حرفهای ناپخته را بزنند. علاوه بر اینکه حتی فرض کنیم محتوای حرفهای ایشان ، بدون ایراد است، مشکل دیگری وجود دارد و آن اینکه «رحم الله من عرف قدره». همه ما باید حد خودمان را بدانیم و در همان حد اظهار نظر کنیم تا دچار خطا و انحراف نشویم. امیدوارم خداوند متعال همه ما را به راه راست هدایت کند.